English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (8299 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
site inspection U معاینه محل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
test U معاینه کردن
tested U معاینه کردن
tests U معاینه کردن
observation U معاینه وبررسی کردن
observation U معاینه
observations U معاینه وبررسی کردن
observations U معاینه
observe U معاینه کردن
observed U معاینه کردن
observes U معاینه کردن
observing U معاینه کردن
examine U بازرسی کردن معاینه کردن
examined U بازرسی کردن معاینه کردن
examines U بازرسی کردن معاینه کردن
examining U بازرسی کردن معاینه کردن
examination U بازرسی معاینه
examination U معاینه
examination U معاینه کردن
examination U رسیدگی معاینه
examinations U بازرسی معاینه
examinations U معاینه
examinations U معاینه کردن
examinations U رسیدگی معاینه
visit U مسافرت معاینه
visited U مسافرت معاینه
visits U مسافرت معاینه
inspection U بازدید معاینه
inspection U معاینه
inspect U معاینه
inspected U معاینه
inspecting U معاینه
inspects U معاینه
abdominoscopy U معاینه شکم
auscultate U معاینه کردن
check up U معاینه کردن
checkup U معاینه عمومی
gastroscope U اسباب معاینه داخلی معده وسیله مشاهده داخل معده
gastroscopy U معاینه معده
hepatoscopy U معاینه کبد غیبگویی بادیدن جگر
introspectively U بطریق معاینه نفس
laryngoscope U دستگاه مخصوص معاینه حنجره
look over U معاینه کردن
mental examination U معاینه روانی
observantion U معاینه
ophthalmoscope U اسباب معاینه ته چشم ته چشم بین
ophthalmoscopy U معاینه چشم و شبکیه
otoscopy U معاینه گوش
palp U معاینه بساوشی
palpate U معاینه بساوشی
palpation U معاینه با دست
postmortem U پس از مرگ معاینه پس از مرگ
postmortem U معاینه پس از مرگ
proctoscope U الت معاینه روده راست
psychiatric examination U معاینه روانپزشکی
radiographic inspection U معاینه رونتگن
radiographic inspection U معاینه رادیوگرافی تحقیق و بررسی رادیوگرافی
retinoscopy U معاینه شبکیه
rhinoscopy U معاینه بینی و حنجره
roentgenoscope U دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
seach U معاینه کردن
speculum U اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
stethoscopy U معاینه بوسیله گوشی طبی
super visum corporis U گزارش معاینه جسد
to see eye to eye U معاینه دیدن
to see into U تحقیق کردن معاینه کردن
tromsillumination U معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
go over <idiom> U تست کردن ،معاینه کردن
Never look a gift horse in the mouth. <proverb> U دهان اسب پیشکشى را هرگز معاینه نکن .
technical inspection U معاینه فنی [خودرو]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com